به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نوزدهمین روز از اولین ماه فصل زمستان برای مردم قم رنگ و بویی دیگر دارد. مردم انقلابی قم به رسم هر سال در این روز که یادآور مجاهدت تاریخی آنها در سال ۱۳۵۶ است به دیدار رهبر معظم انقلاب میروند تا پای سخنان ایشان بنشینند.
ببینید:
تصاویر دیدار هزاران نفر از مردم قم با رهبر معظم انقلاب
از روز گذشته که ماموریت ثبت واقعه نگاری دیدار اهالی قم با رهبر معظم انقلاب را دریافت کردم تا لحظه ای که به حسینیه امام خمینی(ره) تهران رسیدم حسی خاص در وجودم غلیان داشت.
این ماموریت با همه ماموریت های خبری که تاکنون داشتم متفاوت بود. شوق اولین دیدار با ولی امر مسلمین و ثبت آنچه در چهره و حال و هوای پیر و جوان بود، این ماموریت را برای من از همیشه خاص تر کرده است.
هنوز خورشید به شهر سلام نگفته بودند که مقابل درِ دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب ایستادم و به نگهبان سلام کردم. بعد از اینکه کارت را گرفتم به سمت حسینیه امام خمینی (ره) راه افتادم.
من و دو سه نفر مأمور نیروی انتظامی و چند نفر دیگر در خیابان فلسطین جنوبی ایستاده بودیم که رفته رفته تعدادمان بیشتر میشد. ساعت هنوز به هفت نرسیده بود که جمعیت قابل توجهی پشت درها جمع شده بودند. با اولین پرتوهای خورشید دسته دسته به جمعیت افراد منتظر پشت درها افزوده میشد.
اولین چیزی که در میانه جمع نگاهم را به سوی جلب کرد، این بود که چقدر اینجا حال و هوای قم را دارد. این که این همه همشهری را در قلب پایتخت می بینیم خودش حس جالبی دارد.
بیشتر بخوانید:
طلوع خورشید به وقت ۱۹ دی
پیر و جوان نداشت، همه از شوق و ذوقی می گفتند که خواب شبانه را از چشم هایشان ربوده بود و مشتاقانه ساعت را برای آمدن میشمردند. اجازه ورود را گرفتیم و وارد شدیم و از صف تحویل وسایل، بازرسی و چای و کیکی عبور کردیم و به وعدهگاه رسیدیم.
اگر چه حضور موی سپیدان چشم نواز بود اما حضور جوانترهایی که دوران انقلاب را درک نکردند پررنگ تر و دلنشینتر بود. بیشتر جمعیت را دهه هفتادیها، هشتادیها و نودی ها تشکیل میدادند حتی حضور هزار و چهارصدیها هم به چشم میخورد؛ گویی از الان مشتاق شنیدن سخنان فرمانده و رهبر خویش بودند.
حسینیه امام خمینی (ره) با همان زیلوهای آبی و ساده اش میزبان قمیها بود. در بدو ورود به حسینیه اولین چیزی که جلب توجه میکرد آیه ۵ سوره ابراهیم «وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّه؛ و ایام الله را به آنان یادآوری کن» بود که در محل سخنرانی رهبر معظم انقلاب نصب شده بود.
آرام آرام حسینیه مملو از جمعیت میشد و عقربه های ساعت هرچه به زمان موعود نزدیک میشد شور و هیجان حاضران نیز بیشتر میشد.
اثر جدید «حسن روحالامین» از دختر کاپشن صورتی (ریحانه سلطانینژاد دختر ۱۸ ماههای که همراه با مادرش در حادثه تروریستی مسیر گلزار شهدای کرمان به شهادت رسید) نیز در گوشهای از حسینهای توجه همگان را به خود جلب کرده بود.
در این بین گاهی برخی از با شعرخوانی یا شعار دادن توجه سایرین را به خود جلب می کردند. تعدادی نوجوان دهه نودی نیز در بین جمعیت شروع به سرود خوانی کردند تا اشتیاق خود را این گونه نشان بدهند.
عدهای نیز مشغول نوشتن جملات و شعارهایی مانند جانم فدایت، جانم فدای رهبر و ... کف دستشان بودند و اینگونه ابراز علاقه و ارادت میکردند. مردم مشتاقانه شعار «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم» و «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» سر میدادند.
مسئولان استانی از جمله استاندار قم، امام جمعه قم و... نیز به جمع اضافه شدند.
همیشه اولیها در مرکز توجه هستند؛ تفاوتی ندارد رای اولی باشند یا حضور اولی. اما برای من حال و هوای آنهایی که تجربههای متعددی از این حضور داشتند، متفاوت تر و جالب تر بود.
خیلی هایشان در انقلاب مو سپید کرده بودند و میگفتند که این دیدارها با همه دیدارهای زندگی شان متفاوت است، اما عده دیگرشان جوانهایی بودند که هر بار مشتاقانه برای سرسپردگی میآمدند.
در این فاصله هم کلام با مادری که در ۱۹ دی ۱۳۵۶ حضور داشت شدم و از خاطرات آن روزش گفت. می گفت که آن روزها ساکن خیابان صفائیه بودیم که این اتفاق افتاد.
آن روز هم مثل روزهای قبل و بعد که هر صبح و عصر به راهپیمایی میرفتیم، فرزند کوچکم را در آغوش کشیدم و دست فرزند دیگرم را هم گرفتم به خیابان صفائیه رفتم. خیل جمعیت از خانه آیتالله نوری همدانی به سمت چهار راه صفائیه میآمد اما شعارهای نامربوط یا علیه حکومت نمیدادند و مردم فقط ندای الله اکبر سر میدادند که ناگهان طلبه جوانی با شلیک گلوله نیروهای رژیم به شهادت رسید. دیگر جمعیت قابل کنترل نبود با کمک خودرویی به میدان صفائیه رفتم در چند دقیقه خیابان شبیه منطقهای طوفان زده شده بود و خیابان پر از کفش، کیف، عمامه خاکی شده بود.
ساعت کمی از ۱۰ گذشته بود و گرم شنیدن خاطره بودم که لحظه موعود فرا رسید و رهبر معظم انقلاب وارد شدند. جمعیت مانند فرزندی که پدر گم کرده خود را یافته باشد از جای بلند شدند و به سمت جایگاه حرکت کردند. هیجان افراد به اوج رسیده بود حاضرین با تمام وجود شعار میدادند و بچه ها از هیجان و شوق جیغ میکشیدند و مستانه میخندیدند و آنهایی که بزرگ تر بودن لبهای خود را به هم می فشردند و اشک شوق می ریختند.
پس از تلاوت قرآن توسط قاری، برنامه به صورت رسمی آغاز شد. به چهرهها نگاه می کردم انگار همه وجودشان گوش شده بود تا مبادا نکتهای را از دست بدهند.
رهبر معظم انقلاب مثل همیشه به مردم و مسئولین هشدار دادند تا مراقب دوقطبی سازی دشمن باشند.
ایشان باز هم پشتوانه هر حرکتی را مردم دانستند و گفتند که توده مردم همهکارهاند و با اشاره به سخنی از امیرالمؤمنین علیه السلام بیان کردند که تکیه به عامه مردم است نه نورچشمیها.
همانطور که امام خمینی (ره) بیان کرده بودند قم در تاریخ مردم ایران به رشد سیاسی و جانفشانی ثبت شدهاست و این جمله نیز با تابلویی بزرگ زینت بخش حسینیه شده بود. رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردند حضور مردم قم در ۱۹ دی سرآغاز جریان سرنگونی رژیم وابسته مستکبر و ظالم شد.
ایشان اشارهای نیز به حادثه تروریستی کرمان کردند و گفتند که عوامل واقعی و پشت پرده این حادثه را پیدا کنیم و آنها را سرکوب کنیم و همین جمله کافی بود تا بانگ تکبیر حاضرین به آسمان برخیزد.
گزارش: الهام ردکا